پنجره

 

مدتی است که برای پنجره اتاقم شعر نخوانده ام

رویای با توبودن را در گوشش نجوا نکرده ام

 مدتی است که قطرات باران را از پشت شیشه هایش ندیده ام

دیگر پنجره پلی میان من وطراوت باغچه ای پرگل  نیست

پنجره ای که روزی چشمهایم را به سوی زیبایی های جهان باز می کرد

حال در مقابل پرسش چشمانم، مات ومبهوت مانده

وبرایم تاریکی  به ارمغان آورده

افسوس وصد افسوس که لحظه ها مجالی برای تفکر  نمی دهند 

نمی دانم  چشمانم شکستن این پنجره کدر را تاب دارند یا نه؟

               

نظرات 4 + ارسال نظر
شکوفه جمعه 31 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:13 ق.ظ http://haramedelam.blogsky.com

سلام .. وبلاگت خیلی قشنگه و همچنین متنهایی که می نویسی .. در پناه حق

رها جمعه 31 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:26 ق.ظ http://rahenowiran.persianblog.com

طرح مشترک تعدادی از وبلاگ نویسان برای پایان دولت خاتمی
به حمایت معنوی و حرفه‌ای شما نیازمندیم و دستان پر مهرتان را به یاری میفشاریم
آخرین اخبار
http://rahenowiran.persianblog.com

خودم جمعه 31 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:44 ق.ظ http://karamel.blogsky.com

متن جالبی بود حتی برای من که از احساسات رقیق بدم میاد

سلامت یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:27 ب.ظ http://sansiz.blogsky.com

سلام . دوست خوبم . این متنت خیلی خیلی عالیه .
نمره وبلاگ ۱۹
٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪
شاد باش و مسرور
٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد